بسم الله الرحمن الرحیم

«...فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعیم»

بسم الله الرحمن الرحیم

«...فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعیم»

بسم الله الرحمن الرحیم

ننویسم، می میرم.
اما نمی خواهم وبلاگ پر مخاطبی باشد، بر عکس محرمانه و ناشناس، به لطف خدا نگهش میدارم.
شاید یک دفترچه ی خاطرات باشد. اما نه یک دفترچه ی خاطرات هرجایی!
شاید یک تاریخچه از من است و یک تجربه نامه
می خواهم اینجا، تمامم باشم! بی ترس.
دعا کنید بتوانم.
و دعا کنید این تمام، برای مولایش، دوست داشتنی باشد و یار.

یا علی

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی

فامیل ما 1

بسم الله الرحمن الرحیم

از بین چیزهایی که درک نمی کنم، یک چیز را خیلی درک نمی کنم! 
آدم هایی که کل زندگی شان به طرز بی ادبانه ای به قول مامانجان، ختم میشود به 4 چیز: «خوردن و خوابیدن و فلان و بهمان»
و 3 چیز بیشتر برایشان مهم نیست: «خوشگلی و پول و خوشگذرانی»
 و فقط با یک چیز همه چیز را کنترل می کنند و به نفع خودشان پیش می برند. دقیقا آنطور که می خواهند : «زبان چاخان و خوش، و مبلغ کثیری ناز و افاده»
 
نگران هیچ چیز هم نیستند. نه دغدغه ی آخرت دارند، نه خوف مرگ، نه تب و لرز می کنند برای اینکه کِی چه کتابی را بخوانند، یا کدام مجموعه فرهنگی فعالیت کنند و کدام کار اکنون کار امام زمان می تواند باشد و می توانند چه کنند...
نه فکر اینند که چه گناهی کرده اند و چه خطا و اشتباهی داشته اند و نه می ترسند از عقوبت های دنیوی و اخروی گذشته هاشان. 
و نه تب برنامه ریزی برای آینده دارند و نه برایشان مهم است که آیا ادامه تحصیل بدهند خوب است یا نه و اگر آری چه رشته ای و چه شهری و چرا.
 
خلاصه مذبذب نیستند بین باتلاق گذشته و ابرهای آینده! 
 
همین ها، آدم هایی اند که اگر دختر باشند، به راحتی می توانند همیشه ی خدا، کفش های پاشنه بلند بپوشند، بی ترس از اینکه مردان مردم از راه به در شوند یا خودشان اتفاقی براشان بیفتد، و موجب دردسر شوند، می توانند آرایش غلیظ کنند. 
 
البته انواع دیگریش هم وجود دارد: از آن انواعی که مذهبی محسوب می شوند. که آنها هم حال و هوای خاص خودشان را دارند. که فعلا نمی خواهم بهشان فکر کنم. 
 
هر چه هست، بر من و مامان، به خوبی مسجل شده که "عروس" آخرش عروس است... دختر نمی شود. 
و مامان، به خوب برای آینده ام خاطر نشان کرد که مادرشوهر هم آخرش "خارسو"ست. 
 
پا نوشت: یک بار با سادات داشتیم بحث می کردیم که همین جنس آدم ها و مشابهاتشان خوش بخت تر می شوند. یعنی راحت تر اند. اُم فضه هم همین را می گفت. و می گفت توی زندگی آدم هایی که به این راحتی ها ازدواج نمی کنند، سخت تر و بیشتر آزمایش می شوند. 
 
 
 
 
  • سرند

نظرات  (۱)

  • نوشین پدرام
  • با پانوشتت مخالفم. این آدم ها شاید در ظاهر راحت باشند و خوش اما بعضی جاها خلأ دارند ناراحتند و دور خودشان میچرخند اما نمیدانند که از کجا خورده اند.
    بابا من یه ترم تو دانشگاه کار فرهنگی نکردم داشتم روانی میشدم! احساس بیهودگی محض داشتم!
    پاسخ:
    بسته به این است که خوشبختی را چه معنی کنیم! 
    در این قاموس، خوش بختی یعنی راحت تر بودن. 
    خب اینطور ادم ها راحت ترند دیگر...
    ولی قولت را قبول دارم. خلاء داشتن اینجور ادم ها را.
    (من و تو کار فرهنگی نکنیم نفسمان مختل میشه. )
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی